روزنامه

روزنامه

NEVER GIVE UP
روزنامه

روزنامه

NEVER GIVE UP

دوس پسرخوار

هورااااااااااا بلاخره نت مام وصل شد و مث بقیه ی آدمیزادا میتونیم کارامونو انجام بدییییییییییم

امشب باید خوشال باشم چون ملی ازم بابت آشنایی با دوس دخترش(تقریبا نامزد دیگه) تشکرکرد و گف تا ابد مدیونمه ولی من بجای خوشالی اون روزی یادم اومد که اومدم طبق معمول چن بار قبل با ملی برگردم که منو برسونه و دوست دخترش تو چشام نگاه کرد و گف نه با اون نرو اگر خیلی دوست داری با من و بابام برگرد!!جدای اینکه من اصن قصدم برگشتن یا تاکسی نگرفتن نبود فقط میخواستم تو ماشین راجب احوالش ومسایلی که شاید نخواد جلو دوس دخترش  راجبش حرف بزنه باش حرف بزنم من موندم و دو تا سوال!

1.چطور ممکنه دوس پسرشو تو ماشین غیب کنم ؟

2.چرا بخوام مردیو بدزدم که خودم واسش زن گرفتم(اگر چ اون موقع قیافمم به اینکه کسی بخواد به عنوان یه زن بم نگا کنه نمیخورد!(حالا ینی میخوره مثلا)

بهرحال من با این حرف ملی یاد اون روز افتادمو به اندازه ی همون روز تو تاکسی تو هوای ابری بغض ته گلوم مونده ولی حداقل باعث شد بعد از اون برا هیچ کس دلتنگ نشم

دلم نگیره و برای مشکلات کسی گریه نکنم

به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا

از دیشب که مامان و خواهر رفتن خونه ی مادربزرگ ک بعد از تزریق داروی مفصلش فشارش بالا نره پدر همچنان اخمو بود امروزم صب ساعت 9 که برگشتن باز اخمو بود

ناهارم نخورد(البته کلا با قرمه سبزی مشکل داره یکم ولی خب نون ماستم نخورد حتی

غروب رفتیم  مثلا پیاده روی همون در خونه  خواهر شروع کرد دعوا که باید اول بریم برا من خرید بعد پیاده روی کنید

مام سوار اتوبوس شدیم طبق معمولم خریدش تا شب طول کشید و منم کلا وقتم سوخت

خوبه به حرفمم گوش نمیداد تو انتخاباش اصن:))))))))))))))

دم ظهری یکم ژنتیک مولکولی شروع کردم واقعا کتاب واتسون نسبت به کتاب دکتر اکرمی خیلی بهتر و پر تره ترجمه اشم بد نبود مث آلبرتس گند نزده بودن ولی بازم جزوه ی سی سخت رتبه ی اولو داره

برا پروژه ها ام هنوز هییییییییییچ کاری نکردم احتمالا امشب بیدار بمونم کار پروژه  ی بیوشیمیو بسازم

فردام  اول صبح خواهر راهیه

دلم واسش میتنگه

امشبم پدر دعوای آخر شبو با  مامان کرد طبق معمول منم وسط دعوا بودم دیگه!!!!!!!!!!!

رفتم تو تللرام احوال شیخ ام پرسیدم

خودش تو تعجبه الان

مث کوهـــــی پشـــــت عشقت

امروز که رفته بودیم واسه خواهر خرید کیف (فردا عازم سفره اگر بشه اسم راهیان نورو سفر گذاش!)این آهنگه تو mp3ام خیلی توجهمو جلب کرد بخصوص این جمله اش"مث کوهی پشت عشقت من از شخصیتت خوشم میادو..."

خیلی جمله ی جالبیه چون اکثر کسایی که من دیدم معمولا از خانمایی ک مث کوهن خوششون نمیاد و برعکس عاشق خانومای زیاده خواه و لوس اند که همه مشکلاتشونم میندازن گردن طرف!

مثل بارون لب دریا میشه غرقم کنی تو عمق چشاتو

مثل کوهی پشت عشقت من از این شخصیتت خوشم میادو

واسه اینه که تو دنیا دوست دارم قلب من عاشق تو باشه

چون همیشه پشتمی تو حتی وقتایی که حق با من نباشه

تو فکرتم به یادتم تو عشقمی نه عادتم 

تو فکرتم به یادتم کنارمی کنارتم

یکی مثل من واسه یکی مثل تو اگه سادس

ولی یکی مثل تو واسه یکی مثل من فوق العادس

وقتی که اومدی از همه جلو زدی توی قلبم

کاری کردی به تو وابسته شم کم کم

تو فکرتم به یادتم تو عشقمی نه عادتم 

تو فکرتم به یادتم کنارمی کنارتم

هستم ولی خستم!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ناهار تولد من

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.