معرکه ترین صحنه ی فیلم

یکی از بی نظیر ترین صحنه هایی که دیدم صحنه ی رقص آلپاچینو (که نقش یه پیرمرد(میانسال البته) نابینا رو بازی میکنه که میخواد همه ی کارهایی رو که دوست داره انجام بده بعد خودکشی کنه ) و دختری که همینجوری یهویی توی یه رستوران میبینه و جلب بوی عطرش میشه ازش درخواست رقص میکنه دختره میگه تانگو بلد نیست آلپاچینو ام میگه من بهت یاد میدم و میرقصن
قسمت رقصشو آپلود کردم ببینین عالیه

لینک

اینجا و اونجا تنها

بعد از دعواهایی که توی تابستون با دوستای دانشگاهم شده بود کلا یه مدت کاری باهاشون نداشتم حتی وقتیم که اتفاقی تو سرویس و ... AZرو میدیدم میخواستم بگم فلان خبر رو راجب درس مهری بهم داده میگفتم بچه ها گفتن دیگه اخرش اونم یه روز گف بابا بگو فلانی ما اشتی کردیم تو هنوز رعایت میکنی؟گفتم عهههههه اشتی کردین؟گف نه ینی باهم معمولی راجب درس صحبت میکنیم .بعدش اتفاقی یه هفته بعدش گفتم مهری ازمون ازمایشی ارشد داده گف میدونم کارنامه اشو دیدم
گفتم عه فرستاده برات؟با یه لبخند گف اره
خب خیلی شوکه شدم چون کلا اون موقع ها مثال مهری وقتی میخواست از بدی دخترا بگه AZ بود البته من بهش تذکر میدادم که جلوی من پشت سر دوستم حرف نزنه ها ولی خب به نظرم خیلی بد بود اگر جلوی من به AZبد میگفت و پشت سر میرف بش پیام میداد رفتم ازش پرسیدم که کارنامه اتو بجز من کیا دیدن؟گفت نگار
کلا نگار از خرداد تا حالا با AZ خیلی جور شده دیگه فهمیدم که نگار نشونش داده ولی برا محکم کاری گفتم به آزی نشون ندادی؟گفت نه مگه دیوانه ام؟
دیگه بحثو عوض کردیم کم کم تا شبش یهو نگار بهم پیام داد منو شسسسسسسسسست ها:|
بعد میگفت چی بهت رسید بین AZ و مهری رو بهم زدی؟:|

هر چی میگفتم من چرا بهم زدم به من چ کلا درک نمیکرد :| بعد ها یه تیکه ی ریزی اومدم به آزی که تو همچین حرفی به نگار زدی اصن انکار نکرد.
همین شده که تو دانشگاه با کسی کار ندارم کلاس که تموم میشه منتظر سرویسم نمیشه مسسسسسسستقیم میام خونه با تاکسی
با همکلاسیای دانشگاه ک اونطوری با دوستای دبیرستانم ادم هر چقدرم ک جور باشه بازم وقتی ادم میره دانشگاه هر کسی کار خودشو داره اصن همو6-7 ماه یه بارم نمیبینیم

با چند تا از همکلاسیای ملی=(ملامین=امین) ام یه مدتی دوست بودیم که تصمیم گرفتیم کلا دور بگیریم از هم نمیدونم چرا ولی خب یه دوران مضخرفی با هم دوست بودیم که همه چیز مضخرف بود شاید برا همینه که میخواییم با کم کردن رابطه امون خاطرات مشترکم فراموش کنیم بهرحال بنده به حدی تو خونه و بیرون خونه تنهام که دارم خفه میشم:|
اونم من که خیلی شلوغم اصن تحمل یه جا نشستن و ساکت بودنو نداشتم.اصن حرف زدن یادم رفته

دلم میخواد ها...

دلم میخواد یکی باشه که خیلی به فرد مورد نظر من برای ازدواج نزدیک باشه...

دلم میخواد با اون یکی که خیلی به فرد مورد نظرم نزدیکه (شایدم اصن خودش باشه 100%)برم سر یهقرار  شام یا یه گردش صبح جمعه

کم کم دیگه داره دلم میخواد فرد مورد نظرم پیداش بشه
چند شب پیش یه خوابی دیدم که حسشو میتونم هنوزم احساس کنم یه ایوان خیلی بلند سبز و زیتونی با سنگ مرمر (شاید) بود شبیه در یه قصر بود میخواستم برم توی اون خونه یا قصر که نمیذاشتن و یه چیزایی میگفتن که مضمونش میشد این که حق نداری ببینیش و از دستش دادی!خیلی حس بدی بود 
پ.ن: احتمالا اون لوکیشن خوابم بر میگرده به تصورم راجب اون مرد ایده آلم که شبیه یه پادشاهه

بیایید کله پوک نباشیم

هر وقت یاد گرفتیم که تو دین و اعتقادات مردم دخالت نکنیم و  همونطور که خدا به انسان اجازه ی انتخاب داده و براش نتایج انتخابشم شرح داده و انتخاب راه رو به عهده ی خودشون گذاشته بگذاریم مردم ازین حق انتخاب استفاده کنن اون موقع خیلی از مشکلات ما حل میشه و حتی تعداد دین دار ها خیلی بیشتر از بی دین ها میشه چون سخت ترین حمله به یه موضعی دفاع بد ازونه وقتی ما کاملا راجب علم و دین (هردوش) اطلاع نداریم و بیاییم یه سری حرفایی رو تکرار کنیم که خود اون مردم ام اونارو تو قرآن خوندن فقط باعت میشه ما کله پوک به نظر بیاییم
این طبیعیه که مردم دنبال خدا و خالق بگردن حتی ژن اش داخل ژنتیک انسان ها هست و اگر خدا میخواست که مردم بدون فکر دین بیارن خب کلا عقل به ما نمیداد.

بیایید با دفاع خشک و بی مغز از دین به وجهه ی دین تو جامعه گند نزنیم 

اعتقادات ما برای خودمونه

امر به معروف و نهی از منکر وقتی درسته که ما ازون فرد اطلاعات بیشتری داشته باشیم و بدونیم که حرف ما موثره که اونم به صورت حرف و مستقیما گفتنش رو تا حالا ندیدم کسی رو متحول کنه
ما فقط اگر دین دار هستیم بیاییم و انسان باشیم این خودش تبلیغ تفکر و راه و روش ماست.

کلا بیایین کله پوک نباشیم

دلم میخواد...

به شدددددت دلم میخواد دلم برا یکی بتپه 
دل یکی برام بتپه
یه آدم خاص
ولی کو؟ نیس که!
آدم خاص کجایی؟بی دردسر بیا لدفا